سلام.
2 ماهی هست که (از وقتی بچه ها رو از اتاق بردند که اتاق دیگه چسب بزنند) خانوما اومدند جای بچه ها تایپ می کنند. سندهایی که بچه ها می چسبونند، میدن اینا تایپ کنند. به من هم گفتند وظیفم اینه که سندها رو بدم بهشون و ازشون تحویل بگیرم. باید رسید در میاوردم. منم با اکسس برنامه ای نوشتم و سیستمی رو که می خواستند درآوردم. در واقع کار خودم رو به خوبی و راحتي مکانیزه کردم.
حالا! چون هر کي کار مي خواد مياد بهم ميگه و منم انجام ميدم، ديروز اون خانومه مسئولشون اومده به من ميگه که مي دونيد آقاي حسيني که اينجا جوش سپاهه و اينجور چيزا يکجوريه (مثلا در بسته داشت مي گفت) درست نيست زياد توي اتاق تردد کنند، به خانوما بگيد کار مي خوان به من بگن تا من به شما بگم. منم که منم، گفتم من نمي تونم اينجا روال تعيين کنم. لطف کنيد از يک مقام رسمي بخواهيد اين رو بگه. من برام فرق نمي کنه چطوري کار تحويل بدم. (زنکه حسود.)
يک تيکه کلام هم دارم، بعضي وقتا با طرفم حرف مي زنم، تو هر سن و سالي و تو هر جنسي، ميگم جان. مي دوني که چي ميگم؟ بعدش، از اتاق خانوما، مشکل کار با سيستم هم داشه باشند، زنگ مي زنند از من مي پرسند. همينجوري با يکيشون داشتم حرف مي زدم گفتم جان. اين رسمي هاي اونجا هم آتو گرفتند و شروع کردند اذيت کردن که مبارکه و گزارشت رو رد مي کنيم و از اين حرف ها. البته کاملا شوخي. چون اگرم جدي باشه من که مشکلي ندارم. من به همشون چه سرهنگ، چه رسمي و چه سرباز، ميگم جان. بعضي وقتا هم که براي درست کردن سيستموشون بايد برم اتاقشون، اين هم اتاقي ها ميگن برو سيستم رفيقت رو درست کن. منم ميگم آرررررررررررررررره؟ باشــــــــــــــــــــــــــه!
فردا شنبه اسکان دارم. خيلي زود مي گذره.
سلام
پاسخحذفجالبه
منم تكيه كلامم در اينجور مواقع همينه.
بنظر من که تیکه کلام خوبیه.
پاسخحذفهر کی ناراحته مشکل تو خودشه. مگه نع؟