- ماهيت اينجا اينجوريه. تلويزيون رو روشن مي كني، هيچ اختياري نداري! هميني كه هست، هست. برنامه، خبر، فيلم، طنز، مداحي، گزارش و ... اينترنت را مي خواهي انتخاب كني، اين هم همان است. قرار نيست كه انتخاب كني. مجبوري انتخاب هايت را هر چه پوشيده تر كني. بعد كه بخواهي انتخاب كني مي گن دلت خوشه. دل خوش سيري چنده.
- بعد به جايي رسيديم كه همه عين همند. دقت كرديد نحوه جمله بندي ها، شروع جمله ها، و خيلي چيزها شبيه همند. چه كسي توليد محتوا مي كنه واقعا؟!؟ الان به ذهنم رسيده كه جداي از اين نوشته ها كه اينجا جمع ميشه، ... ؟؟؟ چي؟؟ انتخاب خودم را پوشيده مي كنم. آهان. از نظر دنياي واقعي هم همه شبيه هم داريم ميشيم. تيپ هامون، داشته هامون، دغدغه هامون. اينطوري بگم كه شبيه x كم نيستند. شبيه اون دختر/پسر كم نمي بينيم. دي دنياي واقعي مشابه بنظرم زياد ميشه پيدا كرد. شايدم اشتباه كنم اما من اينطور فكر مي كنم.
- من يك عادت خوبي داشتم (و دارم كه البته زيادش خوب نيست) كه وبلاگ كشورهاي ديگه رو مي خوندم (مي خونم). ديشب هم همينجوري وبلاگاي تركي و عربي را داشتم مي خوندم. خيلي تاسف مي خورم كه نوشتنمون، زمين تا زير زمين با هم فرق داره. منظورم همون جمله بندي ها و اين جور چيزها نيست، منظورم محتوايه كه مي نويسيم. خوب فرهنگ ها اقتضا مي كنند همين تفاوت ها رو اما من از اينكه اينجوري با بقيه متفاوت باشم اصلا خوشم نمياد.
- بعدترشم اينكه اين همه ebook داريم. در هر زمينه علمي و غير علمي، كلي pdf و سايت و ويديو و تصوير و .... در زمينه اون موارديش كه به درد بخور هست، مثلا علمي و تخصصي خيلي منبع و فايل وجود داره. حالا همش رو هم دانلود كردي، يا توي يك جايي ذخيره داشتي، از كدومش ميخواي چجوري استفاده كني؟ اصلا اين همه حجم ذخيره سازي اطلاعات رفته بالا، حتما مورد نيازش بوده كه رفته بالا، اما براي يك آدم با سطح مشخصي از توانايي ها و محدوديتها، مگر چقدر راندمان ميشه متصور شد؟ قضيه پيچيده ايه. بنظرم در ظرف زمان، همه محدودند. انتخاب هاي آدم در زندگيش مي تونه باعث بشه به نسبت بقيه انتخاب هاش، در زندگيش از نظر زماني جلوتر بيفته. بهترين مثالش همين خدمتي بود كه رفتم، اما خوب اگرم خدمت نمي رفتم، (همونطور كه خيلي ها نرفتند) دليل نميشه به اين معنا باشه كه زمان رو از دست ندادم. بنظرم بي برنامگي بدترين درده يك آدمه كه آدمه. :)
- به مثابه كرم ابريشمي ميمونيم همه، كه بنظرم بايد يك مدتي پيله اي بپيچيم دوره خودمون، بعدش ازش يك چيزي در بياييم. مكانيسم داخل پيله كرم ابريشم رو واقعا نمي دونم و ميرم دنبالش كه بفهمم چيه، اما فكر كنم بتونم سعي كنم مكانيسم پيله خودم رو پيدا كنم.
جمعه، آذر ۲۲، ۱۳۸۷
متصور
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر